{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
play games
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
ادا و اطوار درآوردن
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Life is a games and play
معنی play games, معنی حکشغ لشوثس, معنی play games, معنی اصطلاح play games, معادل play games, play games چی میشه؟, play games یعنی چی؟, play games synonym, play games definition,
معنی wrapped-up Cauchy distribution
,
معنی ورق مستطیلی
,
ترجمه ورق مستطیلی
به انگلیسی,
معنی fault
,
ترجمه fault
به فارسی,
معنی تنظیم ومیزان کردن چیزی، پیلوت، چراغراهنما، رهبری , رهبر، لیدر، خلبان هواپیما، راننده کشتی، اسباب , کردن، خلبانی کردن، راندن، ازمایشی
,
ترجمه تنظیم ومیزان کردن چیزی، پیلوت، چراغراهنما، رهبری , رهبر، لیدر، خلبان هواپیما، راننده کشتی، اسباب , کردن، خلبانی کردن، راندن، ازمایشی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی